خدایا !

از تو گله مندم !

که ، چرا هرکه را که با اقیانوسی از غنای فرهنگی آفریدی ؟

چرا باید او را در محله و کویر خشک وسوزان تعصب و تحجر خلق کنی ؟

تا در تعدد تهمت های ناروا به دستِ ریز و درشت های متعصب، جوهرِ دوات شان خشک شود و چوب قلم شان بسوزد

آنانی که قلم ِ منطق شان " تعصبات کور " و جوهره ی جوهرشان ، نام و نان و آب و آبروی بزرگان و اندیشمندان است

خدایا !

مرا از آنانی قرار نده که :

بر سر سفره ی نادانی با لقمه ی جهل ، نان ِ جهالت می خورند و نعره ی مستانه " هر که دندان دهد نان دهد " سر  ی دهند بلکه مرا از آنانی قراربده :

تا جوهر قلمم در قلب کویر بی فرهنگی ، آب و آبیار ِ ریش و ریشه های خشک و تشنه ی معرفت شود

تا به جای آنکه با چنگ و" دندان " ، " نان " به نرخ روز بخورم

با آهنگی دلنواز ترانه ی علم و دانش و معرفت را این گونه در گوششان زمزمه کنم که :

" من علمنی حرفاً فقد صيرنی عبداً "

هر کس به من کلمه ای آموخت، مرا بنده خود ساخته است ( امام علی )